علت افسردگی بعد از رابطه جنسی چیست؟
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۶۷۵۴۰
مطالعهای جدید که در نشریهی Journal of Sex and Marital Therapy منتشر شده میگوید: اینکه زنها بعد از رابطه جنسی به جای اینکه احساس خوبی داشته باشند، احساس افسردگی میکنند فقط خاص زنها نیست و مردها نیز چنین چیزی را تجربه میکنند.
به این حالت اندوه، افسردگی پس از رابطه جنسی گفته میشود.
در گذشته این تجربه را فقط مختص خانمها میدانستند و تحقیقات علمی شواهدی پیدا نکرده بودند که نشان دهد مردها نیز دچار چنین حالتی میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
4 درصد آنها گفتند که همیشه بعد از رابطه جنسی احساس افسردگی میکنند. برخی از احساساتی که این مردها گزارش کردند احساس بیانگیزه بودن و پوچی بود. بیشتر آنها چنین گفتند: «دوست ندارم کسی لمسم کند و دلم میخواهد تنها باشم»، «احساس نارضایتی، آزردگی و بیقراری میکنم»، «فقط دلم میخواهد تنها باشم و هیچ کاری نکنم».
این جملات برای شما هم آشنا هستند؟ با یک روانشناس بالینی و سکسولوژیست در این مورد صحبت کردیم و هر چیزی را که لازم است در مورد افسردگی بعد از رابطه جنسی بدانید از زبان او برایتان میگوییم.
افسردگی بعد از رابطه جنسی دقیقا چیست؟
احتمالا انتظار ما این است که بعد از رابطه جنسی احساس سرحال بودن و انرژی بیشتر داشته باشیم. اما عدهای از افراد، عکس این احساس را دارند، یعنی بعد از رابطه جنسی، آشفته، بدخلق، مضطرب، افسرده و یا اندوهگین میشوند. این اتفاق هیچ ارتباطی با احساس خیالی درمورد کیفیت رضایت از رابطه جنسی ندارد.
هیجانات فرد به روش منفی و بدی در او جاری میشوند و او تعجب میکند چرا بعد از رابطه جنسی اینقدر حس بدی دارد، و نمیتواند علتی برای این احساسش پیدا کند.
علائم افسردگی بعد از رابطه جنسی چیست؟
علائم اولیه شامل احساس افسردگی میشود؛ یک واکنش هیجانی منفی که به دنبال ارگاسم ایجاد شده و هیچ دلیل خاصی نمیتوان برای این حس بد و ناخوشایند پیدا کرد. ممکن است این حس تا چند روز بعد از رابطه جنسی نیز ادامه داشته باشد.
علت افسردگی بعد از رابطه جنسی چیست؟
هر چند طبق تحقیقات به نظر میرسد بیشتر زنها دچار افسردگی بعد از رابطه جنسی میشوند، اما واقعیت این است که مردها نیز دچار چنین حالتی میشوند. دلایل واقعی هنوز شناخته شده نیستند. اما به نظر میرسد فرارسانهای عصبی در ناحیهای از مغز که مسئول تاثیر احساس خوب است، آنطوری که انتظار میرود، عملکرد طبیعی ندارند. سابقهی مورد تجاوز قرار گرفتن در دوران کودکی ممکن است در برانگیختن این احساسات منفی نقش داشته باشند و خاطرات بد گذشته را یادآوری کنند.
به گفتهی سرپرست تحقیقات اگر قرار باشد چیزهایی را که در مورد افسردگی پس از رابطه جنسی در زنان میدانیم ملاک قرار دهیم، باید یک مدل زیستی – روانی – اجتماعی را فرض کنیم، چون طیفی از فاکتورها این میان وجود دارند که شامل زمینهی ژنتیکی، فاکتورهای هورمونی احتمالی و پتانسیل آنها و فاکتورهای روانی – اجتماعی میشوند که ما هنوز آنها را نمیشناسیم.
آیا این احساس ارتباطی با زندگی جنسی یا شریک جنسیتان دارد؟
به نظر نمیرسد چنین ارتباطی وجود داشته باشد اما گاهی مسئله، پیچیدهتر از این حرفهاست. این واقعیت که شما بعد ازرابطه جنسی احساس افسردگی و اندوه میکنید نمیتواند ارتباط مستقیمی با احساس شما نسبت به شریک جنسیتان داشته باشد، مگر اینکه بتوانید دلایل خاصی را مرتبط با شریک جنسیتان پیدا کنید که در آن زمان باعث احساس ناراحتی شما شده باشد.
احساس ناخوشایند بعد از ارضای جنسی، فراتر از صرفا ناامیدی و دردناکتر از احساس خجالت و شرمندگی است. این مشکل یک بیماریست که نیاز به مداخلات درمانی دارد.
در مورد این مشکل چگونه با همسرم حرف بزنم؟
درست مانند هر مشکل دیگری در رابطه جنسی باید همسرتان را در جریان قرار دهید. اگر او بعد از رابطه جنسی، افسرده و غمگین ببیند فورا تصور میکند در رابطهی جنسی با او مشکلی دارید، از او راضی نیستید و یا او به قدر کافی برایتان خوب نیست. حتی اگر سعی کنید احساس منفیتان را پنهان کنید او باز هم ناراحتی شما را میبیند و پیش خودش قضاوتهایی خواهد کرد. همهی اینها منجر به اختلاف شده و شرایط را بدتر میکند.
پس با همسرتان در مورد احساستان حرف بزنید و به او این اطمینان را بدهید که احساس بد شما هیچ ارتباطی با کیفیت رابطه جنسیتان و احساس شما نسبت به او ندارد. از او بخواهید از شما حمایت کند و با هم به یک سکسولوژیست مراجعه کنید تا او در بیرون آمدن از این شرایط کمکتان کند.
اگر همسرم من را درک نکرد چطور؟
شرایط خیلی سختی خواهد بود اگر همسر نتواند یا نخواهد موقعیت را درک کند. درک کردن یا درک نکردن همسرتان میتواند به مسائل روحی و عاطفی بین شما و بلوغ هیجانی او ارتباط داشته باشد. اگر همسرتان تمایلی به همدلی و درک مشکل شما نداشته باشد، رابطهتان به خطر خواهد افتاد چون درک و حمایتی وجود نخواهد داشت.
افسردگی بعد از رابطه جنسی این پتانسیل را دارد که نه تنها موجب استرس خود ِ فرد بلکه باعث رنج و ناراحتی همسرش نیز بشود. زیرا بوسه، نوازش و گفتگو بعد از رابطه جنسی برای تقویت صمیمیت و ایجاد پیوند عاطفی ضروریاند.
حس منفی این مشکل این پتانسیل را دارد که پروسههای مهم رابطه زناشویی را مختل کرده و موجب اختلافهای گسترده در درون رابطه شود.
خوشبختانه مطالعهی دیگری در سال 2015 روی زنان دچار مشکل افسردگی بعد از رابطه جنسی انجام شد دریافت هیچ ارتباطی میان افسردگی بعد از رابطه جنسی و میزان صمیمیت در رابطهشان وجود نداشته است.
برای این احساس ناخوشایندم چه میتوانم بکنم؟
این مشکلی نیست که اگر کاری نکنید، خود به خود و به مرور زمان برطرف شود. نادیده گرفتن علائم حتی میتواند مشکل را بدتر نیز بکند، زیرا منجر به اضطراب پیش از دخول و نگرانی بابت هیجانات احتمالی بعد از آن خواهد شد.
به یک متخصص سلامت جنسی مراجعه کنید تا اگر نیاز به دارو داشتید بتواند برای اختلال خلقیتان دارو تجویز کند. همچنین مهم است که در کنار دارو درمانی، تحت مشاوره هم قرار بگیرید زیرا خود دارو میتواند عوارض جانبی داشته باشد که عمل مقاربتتان را با مشکل روبرو کند. منبع: سیمرغ
منبع: پارسینه
کلیدواژه: افسردگی رابطه جنسی همسرداری آموزش جنسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۶۷۵۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این دروغ را درباره کاهش افسردگی باور نکنید
اگر جایی خواندید که مواد مخدر میتوانند خطر ابتلا به افسردگی را کاهش دهند، این یک دروغ محض است. در حقیقت یکی از عوارض شایع مصرف مواد مخدر، افسردگی است! رابطه بین مصرف مواد مخدر و افسردگی کاملا پیچیده بوده و نیاز به بررسی جامع دارد.
به گزارش بهداشت نیوز، برخی از مواد مخدر با بروز احتمال افسردگی شدیدتری همراه هستند.
در این محتوا قصد داریم به مهمترین دغدغه شما پاسخ دهیم که عبارت است از:
چه ارتباطی بین مصرف مواد مخدر و افسردگی وجود دارد؟
رابطه بین مصرف مواد مخدر و افسردگی، کاملا پیچیده و البته دوطرفه است. از یک طرف مصرف مواد مخدر میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد و از سویی دیگر افراد مبتلا به افسردگی در معرض خطر سوءمصرف مواد مخدر هستند. بیایید به بررسی این روابط بپردازیم:
تاثیر مصرف مواد مخدر بر افسردگی مصرف مواد مخدر از ۳ طریق بر افسردگی اثر میگذارد:تغییرات شیمیایی در مغز: مواد مخدر میتوانند تعادل شیمیایی مغز را مختل کرده و باعث کاهش سطح انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین شوند که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو دارند، این فرایند زمینه ساز ایجاد افسردگی است.
افزایش استرس: مصرف مواد مخدر میتواند باعث افزایش استرس و اضطراب شود که اینها از عوامل اصلی خطر افسردگی هستند.
مشکلات در زندگی: اعتیاد به مواد مخدر موجب مشکلات زیادی در زندگی فرد مانند مشکلات شغلی، مالی، خانوادگی و اجتماعی خواهد شد که همگی میتوانند به افسردگی منجر شوند.
تاثیر افسردگی بر مصرف مواد مخدرافسردگی میتواند زمینه سوءمصرف مواد مخدر را از راههای زیر افزایش دهد:
خوددرمانی: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است برای تسکین علائم خود به مصرف مواد مخدر روی بیاورند.
عدم تمایل به زندگی: احتمال دارد افراد افسرده به دلیل احساس ناامیدی و بی تفاوتی نسبت به زندگی، مصرف مواد مخدر را به عنوان راهی برای فرار از واقعیت تلقی کنند. همچنین آنها معمولا انگیزه کافی را برای زندگی ندارند، نبود انگیزه نیز میتواند منجر به مصرف مواد مخدر شود.
چه مواد مخدری بیشترین احتمال را برای افزایش افسردگی دارند؟مواد مخدر مختلفی میتوانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند. یکی از رایجترین این مواد الکل است. از عوارض مصرف بیش از حد الکل، افسردگی است. الکل تعادل انتقال دهندههای عصبی در مغز را مختل کرده و منجر به بروز علائم افسردگی میشود. مصرف مواد افیونی هم مانند هروئین، کدئین و اکسی کدون میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد. مواد افیونی باعث کند شدن سیستم عصبی مرکزی و ایجاد احساس غم و ناامیدی میشوند. این باعث میشود ترک قطعی این مواد مانند ترک قطعی هروئین چالشهای مضاعفی داشته باشد.
متاسفانه مصرف ماری جوانا، به ویژه در افراد جوان، خطر ابتلا به افسردگی را افزایش خواهد داد. یکی از عوارض مصرف، علائم روان پریشی مانند توهم و هذیان بوده که احتمالا منجر به افسردگی خواهند شد.
از عوارض مصرف کردن کوکائین افسردگی است. کوکائین موجب ایجاد علائم روان پریشی و افسردگی خواهد شد.
مصرف آمفتامینها مانند شیشه و ریتالین نیز میتواند خطر بروز افسردگی را افزایش دهد. آمفتامینها موجب اضطراب، بی خوابی و تحریک پذیری و در نهایت افسردگی خواهند شد.
چگونه مصرف مواد مخدر میتواند روی سلامت روانی تأثیر بگذارد؟مصرف مواد مخدر با تغییر در عملکرد مغز، میتواند بر سلامت روان تأثیر بگذارند. با مصرف مواد مخدر تعادل انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین در مغز مختل میشود. این امر منجر به بروز علائم افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانپزشکی خواهد شد.
همچنین مصرف مواد مخدر به سلولهای مغزی آسیب رسانده و منجر به مشکلات حافظه، تمرکز و یادگیری میشود. علاوه بر مواد مذکور مواد مخدر باعث افزایش سطح استرس در بدن شده و استرس مزمن خطر ابتلا به اختلالات روانپزشکی را افزایش خواهد داد.
معمولا مواد مخدر منجر به اختلالات سلامت روان از قبیل اختلالات خلقی، اختلالات روانپریشی، اختلالات شناختی، اختلالات اضطرابی و اختلالات شخصیت میشود. همچنین مصرف مواد مخدر میتواند به توهم، هذیان و افکار خود کشی نیز بیانجامد.
چگونه میتوان مشکلات افسردگی ناشی از مواد مخدر را درمان کرد؟درمان افسردگی ناشی از مواد مخدر به عوامل مختلفی مانند شدت افسردگی، نوع ماده مخدر مصرفی و سابقه سلامت روان فرد بستگی دارد. اما به طور کلی، بهبود این نوع افسردگی شامل ترکیبی از درمانهای روانشناختی و دارویی است که باید حتما توسط متخصصین سلامت روان که در حوزه اعتیاد نیز آموزش دیدهاند، انجام شود. در اینصورت ترک اعتیاد روانی فرد انجام شده و برای همیشه از شر مواد مخدر خلاص میشود. روشهای درمان اختلالات افسردگی ناشی از مواد مخدر به شرح زیر است:
درمانهای روانشناختییکی از رایجترین رویکردهای روانشناختی برای ترک اعتیاد افراد، درمان شناختی رفتاری (CBT) است. در این نوع درمان روانشناس ترک اعتیاد به افراد کمک خواهد کرد تا افکار و رفتارهای منفی خود را که به افسردگی آنها دامن میزند، شناسایی و تغییر دهند.
درمان بین فردی (IPT) یکی دیگر از روشهای ترک اعتیاد روانی است که به افراد کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشند و روابط خود را با دیگران تقویت کنند.
درمان روان پویشی نیز ممکن است با توجه به ویژگیهای بیمار انجام شود. این نوع درمان به افراد کمک میکند تا ریشههای افسردگی را در تجربیات گذشته خود کشف و سپس آنها را حل کنند.
لازم به ذکر است که ترک مقولهای پیچیده بوده و توصیه متخصصین اعتیاد این است که به هیچ عنوان برای درمان خود به تنهایی اقدام نکنید. یافتن یک مرکز ترک معتبر و دارای مجوز میتواند فرایند درمان را برای شما ایمن کرده و باعث شود تا بدون درد و خماری این مسیر را طی کنید.
درمانهای داروییتجویز داروهای ضد افسردگی و تثبیت کننده خلق و خوی مناسب توسط روانپزشک ترک اعتیاد، همگام با پیش بردن جلسات روان درمانی میتواند در ترک روانی اعتیاد شما موثر باشد.
تغییر سبک زندگیورزش منظم، تغذیه سالم، خواب کافی و اجتناب از مصرف مواد مخدر از جمله کارهایی هستند که انجام آنها میتواند به بهبود افسردگی ناشی از مصرف مواد مخدر کمک کند.
یادتان باشد که درمان افسردگی ناشی از مواد مخدر به زمان و تلاش نیاز دارد. برای این کار شما باید اراده کنید و سپس به دنبال کمک حرفهای و پزشکی باشد. فراموش نکنید که فرد افسرده، ممکن است انگیزه لازم را برای گام برداشتن نداشته باشد، بنابراین حمایت حرفهای و اجتماعی در این زمینه بسیار مهم است. در این راستا شما عزیزان میتوانید از بهترین روانشناسان و روانپزشکان ترک برای درمان افسردگی خود بهره بگیرید.